✍عباس شاه علی
هنگامیکه برگهای تقویم را به سر انگشتان جستجوگر خود تورق میکنی در چهاردهمین روز از فصل گرم تابستان بزرگداشت یکی از روزهای ارزشمند ذهنت را با خود همراه میسازد ، روزی که برای پاسداشت قلم بهعنوان قدرتمندترین و لطیفترین ابزار دست بشر و مظلومیت نویسندگان راه حق و حقیقت فرصتی مغتنم میباشد، اگر چه روز قلم همچون صاحبان راستین آن همچنان ناشناخته میباشد و به یقین بهای ایثار اهالی قلمهای راستین برای آگاهی بخشی به جامعه تشنه دانستن با هیچ ارزش دنیوی قابل قیاس نیست، اما این روز میتواند بهانهای باشد برای بازگویی غمها و رنجهایی که صاحبان قلم میبرند.
و چه زیبا و دلنشین است قلمی که در هنگامههای سخت و موسم رنجهای مردم به اختیار اندیشههای آزاد به رقص در میآید و کاغذ را با اشک دیده دلسوختگان و جوهر در هم میآمیزد و برگها را منقش به آلام مظلومان کند تا شاید مرهمی باشد بر این دردها و چه زیباتر که این خامه با عشق عجین شده و چه قلمها که در این عشقبازی شکسته و صاحبان قلم را در غم و اندوه خود فرو برده و حکایت این عشق اگر عشق پاک و بیآلایش به قلمفرسایی برای نیل به اهداف الهی باشد، در نگاه مولانا تجلییافته است:
چون قلم اندر نوشتن میشتافت چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت
و در مسیر ناهموار تاریخ چه دستهایی که قلم نشده و چه لبهایی که دوخته نشده و چه سرهایی که بر دار نرفته تا خفتگان بیدار شوند و این دور تسلسل اگر چه به مرارت و رنج و سختی، اما تداوم داشته و همواره فریاد بیداری سر داده است.
و چه آشکار و بیپرده آفریدگار قلم به قلم و آنچه مینویسد سوگند یاد نمود و بر آن شرافت و قداست بخشید تا این امانت در دستان امنایی باشد که از آن به مقصود نیل به اهداف دنیوی و گشودن عقدهها و کینهجویی بهره نبرند. و چه عشقی بیش از نوشتن برای زدودن پلشتیها و ناپاکی و زنگار از جامعه، مرضی درگاه خالق واقعشده و نوش آن روح و روان صاحبقلم را صیقل داده و جانی دوباره بخشیده.
و چه ایثاری از این بالاتر که در روایتی از ائمه معصوم (س) عنوان شده که در روز قیامت، خون شهدا و قلم عالمان با یکدیگر سنجیده خواهد شد.
و چه مظلوماند اهلقلم که از سویی نوشتنهایشان برای مردم، صاحبان قدرت و ثروت را آشفته تا بهجاییکه گریزی بهجز سرکوب اندیشه نمیبینند و از سویی دیگر ننوشتنهایشان برای خوشایند سیاستبازان و منفعتطلبان، پادوهای مجازی و حقیقی را به تهمت و تخریب و توهین به اهلقلم وامیدارد و آن قلم که حاضر نیست برای دنیاطلبی و قدرتطلبی منفعتطلبان به رقص در آید به کمان جهل آماج تیرهای مسموم برآمده از حقارت و عقدهها میکنند.
اما چه غافلاند جاهلان و مخالفان اندیشه و قلم و به نسیان بردهاند که قلمهای راه حق و حقیقت حتی اگر به بغض و کینه و قهر صاحبان زر و زور و تزویر شکسته و سوزانده و خاکستر شوند، جوهر و نوشتار مانای آنها تا ابد ماندگار و روزی بر حق و حقانیت گواهی داده و خلق را به قضاوت وا میدارد و چه رندانه حافظ این ماندگاری را تعبیر نموده:
حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان این نقش ماند از قلمت یادگار عمر
آری اهلقلم همچنان مینویسند و نجوای هر روزشان مناجات با حضرت دوست است که در نخستین گفتگو با خاتم پیامبران (ص) در غار حرا آموختههای خود را از قلم دانست و سر میدهند:
ای آفریدگار قلم؛ ذهنمان را یاری کن تا قلمهایمان به بیراهه نرود و بهجز برای اصلاح و انصاف و رضایت خلق بیپناه تو به جوهر آغشته نگردد.
کلام آخر: ۱۴ تیرماه روز قلم را به مردان و زنان بیادعا و نویسندگان راه حق و حقیقت شادباش عرض نموده و حسن ختام این وجیزه را به شعری از فرخی یزدی مزین میکنیم، شاید بهای واقعی قلم اذهان زنگار گرفته برخی را از زرق و برق دنیوی پاک نماید.
ﺩﺭ ﺩﻓﺘﺮ ﺯﻣﺎﻧﻪ ﻓﺘﺪ ﻧﺎﻣﺶ ﺍﺯ ﻗﻠﻢ ﻫﺮ ﻣﻠﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ صاحبقلم ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺩﺭ ﭘﯿﺸﮕﺎﻩ ﺍﻫﻞ ﺧﺮﺩ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﻫﺮ ﮐﺲ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﺍ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﻧﺪﺍﺷﺖ