نویسنده: معصومه قالبی حاجیوند
در سال ۲۰۱۳ بان کی مون، دبیرکل سابق سازمان ملل متحد، در روز جهانی آب پیش بینی نمود بیش از نیمی از جهان با مشکل کمبود آب در سال ۲۰۳۰ مواجه خواهند شد، در این راستا ایران رتبه چهارم را در بین ۴۵ کشوری که در آینده نزدیک با بحران خشکسالی مواجه اند، دارد. توزیع نابرابر مکانی آب و کمبود آب در جوامع بشری باعث انتقال اجتناب ناپذیر آب می شود که از جمله مهمترین پروژه های انتقال آب، پروژه موسوم به قمرود می باشد این پروژه با هدف انتقال ۱۸۱ میلیون متر مکعب آب به بخش هایی از مناطق مرکزی ایران(خمین، محلات، اراک، گلپایگان، نیم ور، سلفچگان، ساوه و قم) به طور رسمی از سال ۱۳۸۲ آغاز شد.
با گذشت کمتر از دو دهه از عمر این پروژه، اجرایی شدن طرح دیگری از زمستان سال گذشته برای انتقال آب ززوماهرو به سپیددشت به گوش می رسد باید یادآوری کرد انتقال و جابه جایی آب از یک حوزه به حوزه ی دیگر هم در بلند مدت و هم در کوتاه مدت هم بطور مستقیم و هم غیرمستقیم منجر به اثرات منفی بیولوژیکی و هیدرولوژیکی خواهد شد.
با اجرایی شدن این دو پروژه انتقال آب، شهرستان الیگودرز که سهم اندکی در توسعه یافتگی و شاخص های توسعه دارد باید با پیامدها و بحران های ناشی از کمبود آب و به تبع آن خشکسالی هم دست و پنجه نرم کند(حجم آب انتقالی دلیل اصلی خشکی منطقه می باشد). لازم به ذکر است که تمامی این پروژه ها بدون در نظر گرفتن نیاز آبی مناطق مبدا و مقصد برنامه ریزی شده اند چرا که بخش عمده ای از اقتصاد شهرستان الیگودرز از راه کشاورزی(به صورت آبی و دیمی) تامین می شود، که این امر مستلزم افزایش حجم مصرفی آب است، کاشت دیم از پاییز شروع می شود که با توجه به تغییرات اقلیمی و تغییر الگوی بارش شهرستان در چند سال اخیر عملا این نوع کشت دیگر کارایی نخواهد داشت و این به معنای تهدید امنیت اقتصادی شهرستان و سهم آن در توسعه است.
در کشت آبی نیز بخش اعظمی از آبهای زیرزمینی برداشت می شود و عملا دیگر آبی در زیر زمین وجود نخواهد داشت که این مسئله هم خطرات ناشی از رانش زمین و زلزله های احتمالی را افزایش می دهد. هنگامی که تولیدات کشاورزی و فعالیت های مرتبط با آن کاهش یابد و یا به صفر برسد معضل خالی شدن روستاها از سکنه، کاهش درآمد، بیکاری، افزایش فقر، افزایش شهرنشینی و مهاجرت و احساس تبعیض را مشاهده خواهیم نمود که همین پتانسیل ها زمینه را برای بروز اعتراضات و مناقشات اجتماعی و قومی احتمالی، افزایش می دهند(احتمال بروز تتش های داخلی بر سر تامین آب آشامیدنی).
از دیگر پیامدهای منطقی و محیطی پروژه های انتقال آب خشک شدن رودخانه ها، از بین رفتن و مرگ و میر حیوانات و پرندگان، انقراض موجودات و گیاهان آبزی،حذف و تخریب جاذبه های زیست محیطی، تغییرات منفی اقلیمی، شور شدن آب و خاک، فرسایش خاک، کاهش کیفیت آب، افزایش تولید رسوب در منابع آبی.
با در نظر گرفتن تمامی این پیامدهای احتمالی، امید است مسئولین و متولیان امر شهرستان و استان از عملیاتی شدن چنین پروژه هایی که متحمل هزینه های سنگین هستند ودر غالب موارد هم چنین پروژه هایی با “معادله ی هزینه و فایده” برآورد نمی شوند(هزینه: هزینه های ساخت و ساز، هزینه های زمین های از دست رفته در مسیر ساخت و ساز، هزینه نگه داری و تعمیرات و… فایده: بدون فایده برای شهرستان مبدا) جلوگیری به عمل بیاورند.